در این بخش پرسشها و پاسخهای کاربران را در تالار گفتگو های مختلف در مورد امور مالی و حقوقی شامل تعیین وکیل، قیم، و امین برای بیمار و خواستهای او در دوران پایانی بیماری و غیره جمع آوری کرده ایم.
.
فرق قیم با امین چیست؟
.
من شخصا مجبور به طی مراحل برای قیم شدن همسرم نشدم ولی هنگام نوشتن مقاله “امور مالی و حقوقی” برای وبسایت درد آشنا، قوانین موجود و مطالب وبسایتهای فارسی مختلفی را به دقت خواندم. چکیده برداشت خودم را در مقاله مزبور جمعآوری کردم و برای اطمینان از صحت مطالب مقاله، از یک وکیل دادگستری یاری گرفتم.
برای مطالعه مقاله امور مالی و حقوقی به وبسایت دردآشنا یا کتاب راهنمای مراقبین جلد دوم مراجعه فرمایید.
.
.
پدرم مبتلا به فرسایش مغز است و توانایی انجام امور مالی خودش مانند اجاره دادن ملک، انجام امور شهرداری، پرداخت مالیات و عوارض را ندارد. چند بار سعی کردیم ایشان را راضی کنیم که به فرد دیگری وکالت بدهند اما چون حالشان نوسان زیادی دارد، موفق نشدیم.
در وبسایت دردآشنا اشاره شده بود که تقاضای تعیین “امین اموال” از دادگاه شود. در چند وبسایت دیگر هم اشاره شده بود که تقاضای تعیین ” قیم” از دادگاه شود. این دو واژه بار حقوقی متفاوتی دارند.
برای امین، خود شخص باید به دادگاه درخواست بدهد که پدرم نمیتواند(حتی برای یک امضای ساده). برای قیم فرایند کمی پیچیدهترست.
از دوستان کسی هست که برای پرسشهای زیر پاسخی داشته باشد؟
۱ـ کدام یک از دو راهکار تعیین “قیم” یا “امین” معقولتر، قابلانجامتر، و امکانپذیر است؟
۲ـ فرایند رسیدگی به این نوع پروندهها چقدر زمانبر است؟
۳ـ درهرصورت فردی که قیم/امین میشود، وظایفی دارد. آیا در ازای انجام این وظایف میشود حقالزحمه پرداخت کرد؟ مثلا اگر برادرم این وظیفه را بهعهده بگیرد، آیا میشود در ازای این وظیفه مبلغی به ایشان بهصورت قانونی پرداخت کرد؟
۴ـ آیا نحوه اثبات عدم توانایی بیمار در رسیدگی به امور مالی به دادگاه، پیچیده و سخت است؟ آیا مدارک پزشکی موجود و نظر دکتر خودشان کافیست؟
.
من در زمان نوشتن مقاله امور حقوقی و مالی وبسایت درد آشنا، قوانین موجود را مطالعه کردم و پس از نوشتن مقاله از یک وکیل خواستم آنرا مطالعه و تأیید نماید.
من شخصا تجربهای در این زمینه ندارم ولی از پزشکان متخصص شنیدهام که برای اثبات بهدادگاه که فرد مورد نظر محجور است (متاسفم از بکار بردن این واژه)، نظر پزشک معالج متخصص و پزشکی قانونی لازم است.
من دنبال راهکار انتخاب امین بودم و آنرا در وبسایت دردآشنا بازتاب دادم چون باور دارم خود بیمار بهتر است در این مورد تصمیم بگیرد. فرد بیمار مادام که قوای فکری و شناخت لازم را داشته باشد میتواند راسا برای این کار اقدام نماید. ولی اگر برای این کار دیر شده باشد، بستگان بیمار هم در صورت نیاز میتوانند در این باره به دادگاه مراجعه نمایند. مسیر تعیین امین از راه مراجعه به دادگاه خانواده است.
قیم برای اطفال صغیر و محجورین توسط دادگاه تعیین میشود و نوعی ولایت قهری است. یکی از دردآشنایان این راه را تجربه کردهاند و اظهار نظر کردند.
قیم (و امین) میتواند برای انجام امور راجع به قیمومت اجرت مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال محجور برداشت کند. در تعیین اجرت قیم سه عامل را باید مورد توجه باشد:
۱- کیفیت و کمیت کار قیم در ادارهی اموال و مواظبت شخص محجور.
۲- وضع محلی که اقامتگاه محجور در آنجا واقع است و امور قیمومت در آنجا انجام میگیرد.
۳- درآمد محجور.
اضافه کنم که امین برحسب نیاز میتواند برای سر و سامان دادن به کارها خواه درزمینه پرستاری و مراقبت خواه در امور حقوقی و مدیریت اموال، نیرو استخدام کند.
به امید روزی که قوانین مترقیتری در زمینه امورمالی و حقوقی بیماران فرسایش مغز داشته باشیم.
خوب است تجربه یک مراقب را در مورد قیم شدن برایتان عینا بازگو نمایم: « بنده قیم همسرم هستم . یک پروسه سه ماهه بههمراه یک وکیل کافی است. هرکسی قیم میشود حق تصرف در حقوق و مال بیمار را بر پایه حکم دادگاه دارد. مدارک پزشکی را باید کارشناس پزشک قانونی تایید کند. چند جلسه دادگاه و …. حکم صادر میشود.»
.
امکان تخمین آغاز بیماری
آیا راهی برای تخمین آغاز بیماری آلزایمر وجود دارد؟ آیا ام آر آی والیومتری[1] مغز میتواند پاسخ این پرسش باشد؟ در یکی از مطالب وبسایت و یا مواردی که در تالار گفتگوی دردآشنا مطرح شده بود، اشاره شده است که پزشک از روی ام آر آی قادر به تشخیص زمان شروع بیماری است؟ آیا منظورتان همین ام آر آیهای معمول بوده یا نوع خاصی رو مد نظر داشتید مثل همین والیومتری؟
.
من تجربه ای در این مورد ندارم.
تعیین زمان شروع بیماری با مطالعه ام آر آی یا هرگونه تصویر بردای دیگر مغز امکان ندارد. بعضی متخصصین با خواندن این تصویرها میتوانند شروع اختلال خفیف شناختی یا ادراکی[2] را تشخیص دهند که میتواند شروع یک نوع فرسایش مغز باشد. خواندن درست و درک صحیح این تصویرها در عین اینکه یک علم است نیاز به دید دقیق و موشکافانه دارد که از همه ساخته نیست. موردی را در باره بیماری در آمریکا میشناسم که بیماری او را پزشکان با مطالعه PET Scan[3] او که حدود یکسال از انجام آن میگذشت نتوانسته بودند تشخیص دهند و پزشکی در مایو کلینیک با یک نگاه به تصویر تشخیص داده بود.
بعضی مراقبین عزیز با تکرار تصویر برداری در بازههای زمانی مختلف موافقت میکنند. علت این کار را تخمین میزان پیشروی بیماری با مقایسه با تصویر قبلی ذکر میکنند. من شخصا با این کار مخالفم چونکه پس از این تخمین میخواهیم با نتیجهاش چه کنیم؟ برنامهریزی تصویر برداری و انجام آن، صرفنظر از هزینه آن، برای بیمار و مراقب استرس آور است و از نظر من چیزی به بهبود کیفیت زندگی عزیزان ما اضافه نمینماید.
در مورد همسرم پس از ام آر آی و تشخیص بیماری، پزشک متخصص برای اطمینان از صحت تشخیص دستور PET Scan داد که نتیجه آن هم تایید تشخیص قبلی بود. از آن پس هیچگونه تصویر برداری دیگری انجام ندادیم.
هر آزمایش یا کاری که در مورد عزیزانمان میخواهیم انجام دهیم باید جواب قانع کنندهای در مقابل پرسش «برای چه؟» و متعاقب آن پاسخ قانع کنندهای برای «چه تاثیری بر کیفیت زندگی عزیز من خواهد داشت؟» وجود داشته باشد.
مقالهای در اینترنت در این زمینه خواندم و ظاهرا این نوع تصویربرداری برای تشخیص میزان کوچک شدن مغز بیمار در اثر آلزایمر و نتیجهگیری در مورد اندازه هیپوکامپوس به کار میرود و جنبه تحقیقاتی داشته و کاربرد همگانی ندارد.
.
تخمین آغاز بیماری آلزایمر و ام آر آی
اینطور که من فهمیدم نظر شما این است که، تعیین زمان شروع بیماری با انجام ام آر آی ممکن نیست. درست فهمیدم؟
.
اجازه بفرمایید اینطور پاسخ دهم. فرض بفرمایید عزیز شما به بیماری آلزایمر مبتلاست. چند سال است که مشکلاتی وجود داشته ولی شما پیگیری نکردهاید. به پزشک مراجعه میکنید و ایشان پس از تستهای لازم و عکسبرداری، تشخیص بیماری آلزایمر میدهند. من هرگز در جایی نخواندهام و تحقیقی را نمیشناسم که ادعا کند پزشک میتواند بگوید بیماری آلزایمر عزیز شما در چه تاریخی آغاز شده است. او یک رخداد را ممکن است در تصویر ببیند ولی نمیتواند بگوید از چه تاریخی شروع شده است. او میتواند در باره پیشرفتگی آن اظهار نظر کند مثلا بگوید پیشرفته است یا در مراحل ابتدایی است.
.
نقش پزشکی قانونی
من چند روزی است که پس از خواندن مقاله حقوقی که در وبسایت دردآشنا منتشر شده است، بهدنبال کسب اطلاعات در این زمینه هستم. پس از صحبت با چند وکیل، همگی اذعان میکردند که پزشکی قانونی توانایی تشخیص شروع بیماری را دارد. هر تاریخی را، تاکید میکنم هر تاریخی را که آنها بهعنوان زمان شروع حجر تعیین کنند از نظر قانون ملاک عمل برای دفاع از حق و حقوق این بیماران خواهد بود. بر چه اساسی پزشکی قانونی تاریخ حجر را مشخص میکند؟
.
من در جریان یک دعوی در این مورد قرار گرفتم. پزشک قانونی با توجه به رفتار بیمار در اتاق انتظار، چون همه چیز عادی بود، رای داده بود که بیمار توان تصمیمگیری دارد. دادگاه نظر پزشک معالج را پرسیده بود و او پاسخ داده بود بیمار مبتلا به فرسایش مغز است ولی تاریخ محجوریت معلوم نیست. معضل بزرگی شده بود و از نتیجه نهایی آن بیاطلاعم. من نمیدانم پزشکان مامور در پزشکی قانونی چه تخصصی دارند.
این مطلب را از پزشکی که در پزشکی قانونی خدمت میکنند پرسیدم. ایشان فرمودند ما دو نفر روانپزشک در پزشکی قانونی داریم. اگر از آنها نظر خواهی شود، بر اساس شواهد، مشاهدات حضوری و بالینی، و با مشورت با پزشک متخصص معالج، رای خواهند داد.
مواردی که برای قیمومیت مراجعه میشود، بر اساس وضعیت فعلی بیمار برآورد میشود و آسان است.
در مورد دعاوی مالی مربوط به گذشته و در صورت نیاز به تشخیص زمان شروع محجوریت، از این کار عاجزند مگر اینکه دعوی مربوط به زمانی باشد که در پرونده بیمار نزد پزشک معالج منعکس باشد.
در اینجا لازم میدانم نظر پزشک دیگری را هم اضافه نمایم. ایشان گفتند: « كلاً در مورد بيماري فرسایش مغز در همه جاي دنيا، تعيين زمان دقيق شروع بيماري چندان ميسر نيست، مگر موارد خيلي خيلي خاص كه بهطور مرتب و دورهاي بررسي مي شدهاند كه بهطور معمول چنين چيزي وجود ندارد».
به نظر من دردآشنا، اگر در خانواده هماهنگی لازم برقرار بوده و اختلافی در مورد مسایل حقوقی و مالی مطرح نباشد، نیازی به مراجعه به دادگاه، پزشکی قانونی، و سرگردانی در پیچوخم اداری وجود ندارد. ولی اگر نگرانی از اختلاف در آینده وجود دارد، بهتر است هر چه زودتر برای روشن شدن موضوع اقدام نمایید.
.
بیمار و مسئولیتهای شغلی
نگران مسایل حقوقی و مالی شرکت نرم افزاری شوهرم هستم.
شوهرم به بیماری فرسایش مغز فرونتوتمپورال مبتلاست. تشخیص نهایی شش ماه قبل و پس از آخرین ام آر آی داده شد ولی حدودا از دو سال قبل معلوم بود که او دچار مشکلات فراوانی شده است.
او یک شرکت خدمات نرمافزاری کامپیوتر دارد، به تنهایی کار میکند، و پشتیبانی نرمافزارهایی که به مشتریان فروخته است را بر عهده دارد. اطمینان دارم اگر کارمند شرکتی بود حتما تا بهحال اخراج شده بود.
اخیرا متوجه شدهام که او جواب ایمیلهای مشتریانش را نمیدهد، مهارتهای کاریش به شدت کاهش یافته است، بیش از چند دقیقه نمیتواند روی یک مسئله تمرکز کند، و در نتیجه مشکلات مشتریانش معوق میماند. مشتریان او چیزی راجع به بیماری او نمیدانند ولی حجم کارش سیر نزولی داشته است. لطفا مرا راهنمایی کنید.
.
متاسفانه این بیماران به باور اینکه مشکلی ندارند به کار قبلی خود ادامه میدهند و ممکن است در نتیجه منطق غلط و تصمیمگیریهای نادرست، مشکلات بزرگ مالی و حقوقی برای خود و خانواده بوجود آورند.
توصیه میکنم شرکت را بهفروش برسانید یا تعطیل کنید. برای این کار لازم است با وکیلی که در امور تجاری تخصص دارد مشورت نمایید، تعهدات همسرتان را نسبت به مشتریانش بررسی کنید، و راهی عملی برای پایان دادن یا واگذار کردن آن تعهدات پیدا کرده به آنها خاتمه دهید. شاید بتوانید شرکت را با داراییها و بدهیهایش به کس دیگری به فروش رسانید. برای ارزیابی درست ارزش شرکت، به کمک مشاور مالی هم نیاز دارید.
بسیار دیده شده است که بیمار مبتلا به فرسایش مغز فرونتوتمپورال با تصمیمگیریهای تجاری غلط، کلیه سرمایه و اندوخته حاصل یک عمر تلاش خود و خانواده را در مدت کوتاهی از دست داده است. متاسفانه در بیشتر موارد، افراد خانواده آن زمان از ماجرا آگاه میشوند که کار از کار گذشته است. امیدوارم توجه شما بهموقع باشد.
به اظهار نظر یک کارشناس در این باره توجه فرمایید: «از آنجا که کار وکسب این بیمار مرتبطبا فناوری اطلاعات است، شاید بد نباشد از نظام صنفی رایانه استان ذیربط نیز استمداد بجوید. در تشکیلات تهران، زمانی که من حضور داشتم ( تا سال 88 ) مشاورههایی ازایندست داشتیم که اکثر شکایات مربوط به عدم تعهدات قراردادی شرکتهای پیمانکار بهدلایل تخصصی بود. به هر روی در فرآیند فروش و انحلال شرکت هم نهاد فوق که جنبه ساختار مردم نهاد (سمن ) دارد میتواند موثر باشد.
[1] Volumetric Magnetic Resonance Imaging (VMRI)
[2] Mild Cognitive Impairment (MCI)
[3] Positron Emission Tomography scan(PET scan)