در این بخش پرسشها و پاسخهای کاربران را در تالار گفتگو های مختلف در مورد امور برنامه ریزی هفتگی و ماهیانه، تغذیه، ,ورزش و سرگرمی، و غیره جمع آوری کرده ایم.
.
.
مادرم شب نمیخوابد
مادر من بعد از تشخیص بیماریشان هیچ دارویی مصرف نمیکنند. شب ها هم خواب سبک دارن ازاین وضع خیلی ناراحته که نمیخوابه حتی خودش رفته داروخانه درخواست داروی خواب کرده که بهش ندادند. من برای آرامش شب ایشون چه کار کنم؟ چه قرصی باید استفاده کنند؟
آیا مادرتان روزها می خوابند یا نه؟ اگر چرت زدن های روزانه زیاد باشد، ممکن است خواب شبانه را کم کند.
ورزش را در برنامه روزانه ایشان بگنجانید، از چرتهای روزانه کم کنید، مصرف مایعات را از حوالی ساعت ۵ عصر کم کنید، آشامیدنی های محرک مانند نوشابه، چای، قهوه و شیرینی را در ساعات بعد از ظهر به حد اقل برسانید که امیدوارم کمکی به خواب شبانه ایشان بشود.
بهتر است از سازشگریهای مختلف کمک بگیرید و از مصرف دارو در حد امکان بپرهیزید. مقاله بهم خوردن نظم خواب را در وبسایت دردآشنا در آدرس زیر مطالعه نمایید. اگر موفق نبودید، با پزشک مشورت کنید.
http://dardashna.ir/?p=985
تمام زندگی روزانه و هفتگی بیمار باید طبق برنامه انجام شود. اگر ساعت ۱۰ مثلا زمان خوردن میوه است، اگر مادر خواب است بیدارش کنید. همین طور برای قضای حاجت، حمام رفتن، مصرف دارو و غیره. بدون برنامه، هم شما و هم بیمار سردرگم خواهید بود. مقاله برنامه ریزی روزانه و هفتگی را هم لینکش را برایتان می گذارم. باور دارم کارساز خواهد بود.
http://dardashna.ir/?p=485
.
.
مادر روزها دائما خواب است
مادر من روزها همش ميخوابه و چرت ميزنه. شب ها وقتي همه ميخوابن ديگه نميتونه بخوابه. اين نخوابيدنها خيلي ناراحتش ميكنه. همش به همه ميگه قرص خواب بديد شب بخوابم. ميشه راهنمايي كنيد لازمه قرص بخوره و چه قرصي بخوره كه شبها هم خوابش ببره چون غروب كه ميشه همش دلشوره نخوابيدن شب ميگيره؟
.
این مشکل در بسیاری از مبتلایان دمانس بروز می کند و یکی از علل آن هم بی برنامگی روزانه و در نتیجه خوابیدن زیاد در طول روز است. خودتان هم به این مسئله اشاره فرموده اید.
راهکار پیشنهادی من این است که برای روزها برنامه فعالیت و سرگرمی ایجاد کنید و از خوابیدن زیاد جلوگیری کنید. کمک در کارهای منزل در حد توان ایشان، باغبانی سبک، پیاده روی در پارک، و امثال از این جمله اند. برای راهنمایی بیشتر مقاله فعالیت و سزگرمی را در وبسایت دردآشنا مطالعه نمایید.
.
.
تقویت بیمار
مادر من مبتلا به دمانس هستن. دائما خوابن، شايد فقط ۴ یا ۵ ساعت درروز بيدارن. فقط براي غذا خوردن پاميشن و باز ميخوابن. خيلي لاغر و ضعيف شدن.
چه خوراكي هايي بهشون بديم كه کمی جون بگيرن و تقويت بشن؟
.
پیام من این است که حتما برنامه غذایی مدون داشته باشید و در حد امکان آنرا اجرا کنید و به دلیل خواب آنرا عقب نیندازید.
مثلا ناهار بیشتر روزهای همسرم آبگوشت است که شامل مواد زیر است: گوشت گوسفند کم چرب، نخود و لوبیا بیش از حد معمول، سیب زمینی، به، گردوی چرخ شده، خرمای خشک، برگه زردآلو ترش (به زبان کرمانی ترشاله)، سبزی معطر تازه یا خشک، نمک و فلفل، لیمو عمانی.
گوشت را اول با کمی پیازداغ و زردچوبه فراوان تفت می دهیم. سپس آب اضافه می کنیم و با یک عدد پیاز درسته در دیگ زود پز می پزیم. سپس استخوان گوشت و چربی اضافه را دور می ریزیم. گوشت پخته تمیز را در یخچال نگاه می داریم و با آب آن سایر مواد را خوب می پزیم تا کاملا له شوند. سپس گوشت را اضافه می کنیم و رب گوجه فرنگی و نمک و فلفل. وقتی که جا افتاد با غذاساز خوب له می کنیم به غلظت ماست. آبگوشت حاصل را در ظرفهای کوچک در فریزر نگهداری می کنیم.
توصیه می کنم اگر لازم می دانید با کارشناس تغذیه هم مشورت کنید. میوه و میان وعده هم فراموش نشود..
.
بی اشتهایی
من مطالب مقاله خوردن وآشامیدن و تغذیه را مطالعه کردم و مطالب مفیدی کسب کردم. مشکل من این است که مادر از اول بیماریش کم غذابوده و حالا روز به روز از مقدار غذایی که میخورد، کاسته میشوَد..
وزن او در شروع بیماری 45 کیلوگرم بوده و الان لاغرترشده ولی چون نمیتواند روی ترازو بایستد نمیدانم وزنش چقدر است؟ فقط وعده صبحانه راکه فرنی است خوب میخورد. در وعدههای ناهار وشام کم میخورد، حتی اگر به صورت پوره باشد. میگوید: میل ندارم. یا حالم دارد بههم میخورد. اگر به اصرار زیاد به او غذا بدهیم بالا میآورد. غذای تند وترشمزه و بانمک را بهتر میل میکند. درطی روز حداقل شش لیوان مایعات میخورد ولی یبوست دارد. شربت خاکشیر که شما توصیه کردید ناشتا میدهم و بهتر شدهاند و یک روز در میان به مقدار کم و سفت شکمش کار میکند. خدا را شکر الان در بلع مایعات و غذا مشکلی ندارد. من نگرانم الان که کم میخورد، بعدا که دچار مشکل بلع شد کار سختتر خواهد شد. بهنظر شما چه راهکار دیگری میتوانم بهکار ببندم که مامان غذای بیشتری بخورد؟
.
اول اینکه وزن مادرتان که در شروع بیماری ۴۵ کیلو بوده نگران کننده است. البته اگر قدشان خیلی کوتاه باشد نگرانی من بیمورد است. شاید بد نباشد با کارشناس تغذیه مشورت کنید. شربتهای مقوی و اشتهاآور که مخصوص کودکان است ممکن است موثر باشد. من با مکملهای جایگزین غذا موافق نیستم ولی شاید برای مادرتان بهصورت کمکی بد نباشد. چندی قبل یکی از مراقبین گفتند انشور[1] که یک نوع مکمل غذایی مایع است و معمولا به بیماران ضعیف بعد از عمل جراحی میدهند در فروشگاههای کالای پزشکی در تهران وجود دارد.
سعی کنید برنامه غذا خوردن را گیراتر کنید. تشریفات بیشتر، استفاده از ظروف گرانبهاتر از دید مادرتان، ظروف رنگی و قرمز، و لیوان جالبتر شاید کمک کند. وقت بیشتری برای غذا در نظر بگیرید. اگر لازم است غذای ایشان را در محیط آرام و بیسر و صدا و به تنهایی بخورانید. در گذشته چه غذایی دوست داشتند؟ اگر مشکل بلع ندارند چرا غذا را پوره میکنید؟ اگر مشکل دندان و جویدن دارند غذا را کاملا بپزید سفت نباشد و جویدن زیاد نخواهد. مقاله تغذیه و برنامه غذایی در وبسایت دردآشنا یا کتاب راهنمای مراقبین جلد اول را مطالعه نمایید.
برای یبوست قبل از بروز مشکل چاره جویی کنید. یک قاشق مرباخوری روغن نارگیل یا زیتون موقع خواب ممکن است مشکل را حل کند.
.
گردش در پارک
مادر من در مرحله دوم بیماری و ۷۹ ساله هستند و اغلب اوقات نشستهاند. ما باید تلاش بسیار زیادی انجام دهیم تا ایشان چند قدمی بهکمک واکر یا عصا حرکت کنند. پیشنهاد میکنیم که به پارک برویم ولی مخالفت میکنند. به ترفندهای مختلف و به زور ایشان را به پارک میبریم و از این بابت بسیار اذیت میشویم. سوال بنده این است آیا این کار ارزش دارد یا اینکه تلاش نکنیم. امروز صبح منزل ایشان بودم و نیم ساعت سخنرانی کردم که اگر حرکت نداشته باشید چنین و چنان میشود. بههر حال موفق شدم او را به پارک ببرم ولی با نق زدنهای ایشان تمام مدت از نظر روحی تحت فشار بودم. راهنمایی بفرمایید آیا ادامه دهیم یا تسلیم شویم.
زمانی میرسد که خطرات بیرون رفتن شما و بیمار به تنهایی، از مواهب آن بیشتر خواهد شد. بهترین قاضی برای این که این زمان کی است خود شمایید. لازم نیست صبر کنید اتفاق بدی بیافتد بعد به این نتیجه برسید. هر زمان که میخواهید با عزیزتان از منزل برای دیدن پزشک، یا گردش در پارک، یا دیدن فامیل و غیره خارج شوید به چند تا اتفاق احتمالی فکر کنید و ببینید اگر آن اتفاقها صورت بگیرد آیا شما به تنهایی میتوانید آنها را حل و فصل نمایید یا اینکه ممکن است بیمار به استرس و هیجان و پرخاشگری دچار شود؟ اتفاقاتی مانند:
- اگر نیاز به رفتن به دستشویی داشته باشند،
- اگر شلوارشان خیس شود یا بدتر، دچار دفع شوند،
- اگر در پارک هستید و ایشان به هر دلیل روی نیمکت نشستند و حاضر نشدند تا محل پارک اتومبیل یا تا منزل راه بیایند،
- اگر در زمان رانندگی تصادف کوچکی رخ دهد (برای من اتفاق افتاده است)،
- اگر ایشان از سر و صدای کودکان در پارک یا وجود سگ و گربه ناراحت شوند و بیقراری نمایند،
- و اگرهای فراوان دیگر.
ورزش سبک و فعالیت فیزیکی تا هر زمان که امکان داشته باشد و به هر صورت و در هر مکان که صلاح بدانید برای بیمار ضروری است. ما تا زمانی که امکان داشت و تعادل همسرم نزدیک صفر بود او را راس هر ساعت با قدم آهسته به توالت میبردیم. این کار در عین وقتگیری و ایجاد تنش برای بیمار و مراقب، از نظرات بسیاری برای بیمار مفید بود.
.
رنگ بشقاب
آیا سرو غذا در بشقاب رنگی به تغذیه بیماران مبتلا به فرسایش مغز کمک میکند؟
جواب این سوال مثبت است. بیماران مبتلا به فرسایش مغز غذا را در بشقابی به رنگ قرمز بهتر میبینند و همین امر کمک میکند که مصرف غذای آنها ۲۵% زیادتر شده و از کم شدن وزن آنها با پیشروی بیماری تا حدی جلوگیری شود.
از سال ۲۰۰۴ که این تحقیقات انتشار یافت بشقاب قرمز رنگ استاندارد بعضی از خانههای سالمندان در آمریکا شده است. من در مقاله تغذیه و برنامه غذایی در وبسایت دردآشنا و کتاب راهنمای مراقبین جلد اول توصیه کردهام از بشقاب رنگی استفاده کنید.
[1] Ensure